ترک سر مستم

در مرام ما رفیقان نیست رسم حذف دوست،هرکه به ادد لیستمان آمد پروفایل تقدیم به اوست

.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
نظر سنجی
دیگر موارد
آمار وب سایت

ترک سر مستم که ساغر میگرفت
عالمی در شور و در شر میگرفت

عکس خورشید جمالش در جهان
شعله میزد هفت کشور میگرفت

چون صبا بر چین زلفش میگذشت
بوستان در مشگ و عنبر میگرفت

هر دمی از آه دود آسای من
آتشی در عود و مجمر میگرفت

بوسه‌ای زو دل طلب میکرد لیک
این سخن با او کجا در میگرفت

قصهٔ دردش عبید از سوز دل
هر زمان میگفت و از سر میگرفت
 

عبید زاکانی 





:: موضوعات مرتبط: احساس نامه , دیوان اشعار , ,
:: بازدید از این مطلب : 383
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : sepehr
ت : شنبه 21 / 2 / 1395
.
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








تبلیغات
موضوعات
صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی